ساعت دقیقا یکه نه یکم اینور، نه یکم اونور. رویه تختم که جاشو تغییر دادم دراز کشیدم و فکر میکنم که چرا هیچ وقت زندگیم تغییر نکرد انگار همه چیز همون جوریه درست مثل 8 سال پیش همینجور ارزوهایی که با محیط اطرافم هیچ تفاهمی نداشتن و تو ،تو همچنان هفت ساله که احمقانه تو وجودم نبض دار میزنی ..